قرآن و مراحل تفکر در حل مشکلات
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
قرآن و مراحل تفکر در حل مشکلات
نوشته شده در جمعه 14 مهر 1391
بازدید : 2228
نویسنده : علی اکبری

 3.     فرضیه سازی

 فرضیه در واقع راه حل های پیشنهادی برای مشکل است و تمامی راه حل های پیشنهادی و احتمالی که به ذهن خطور می یابد را شامل می شود.

 

۴ .ارزیابی فرضیه ها

وقتی محقق برای حل یک مشکل فرضیه ای می سازد معمولا به بررسی عمیق و بحث پیرامون آن فرضیه در چارچوب اطلاعات و مدارکی که در اختیار دارد ، می پردازد تا از تناسب آنها با مساله  و صلاحیتشان برای حل آن مطمئن شود . گاهی محقق در می یابد فرضیه ای که ارائه داده است با برخی از اطلاعات و حقایق درباره آن مشکل ، هماهنگ و متناسب نمی باشد ، از این رو فرضیه مزبوررا به دلیل عدم شایستگی در حل مشکل ، کنار می گذارد و به ساختن فرضیه ای دیگر می پردازد و این روند آنقدر تکرار می شود تا سرانجام به ارائه یک فرضیه پذیرفته شده و متناسب با اطلاعات و حقایق موجود درباره آن مشکل برسد .

 

 

۵ . اطمینان به صحت فرضیه

پس از کنار گذاشتن فرضیه های نامناسب و رسیدن به یک فرضیه مناسب برای راه حل مشکل  محقق معمولا به گردآوری مدارک و اسناد دیگری نیز می پردازد و به نکات تازه ای می رسد و یا برای اطمینان از صحت این فرضیه آزمایش هایی انجام می دهد.

اینها مراحلی هستند که فکر ، معمولا در جریان حل مشکلات ، پشت سر می گذارد و ما نیز برای حل کلیه مشکلاتی که در زندگی روزمره دامنگیرمان می شود ، همین مراحل را طی میکنیم .قرآن برای مراحل سیر تفکر در جریان حل مشکلات ، نمونه ای به ما ارائه می دهد . و این نمونه را در داستان ابراهیم و روشی که او در سیر تفکر برای رسیدن به معرفت پروردگار بزرگ و قادر هستی آفرین ، در پیش گرفت ، می یابیم سوره انعام / آیات ۷۴-۷۹ " و یاد کن وقتی را که ابراهیم به پدرش آزر گفت  آیا بتها را به خدایی اختیار کرده ای و من براستی ، تو و پیروانت را در گمراهی آشکار می بینم . و همچنین ما به ابراهیم ملکوت و باطن آسمان ها و زمین را ارائه دادیم تا به مقام اهل یقین رسد . پس چون شب تاریک نمودار شد . ستاره درخشانی را دید ) برای هدایت مشرکان ( گفت : این پروردگار من است . پس چون آن ستاره غروب کرد گفت : من چیزی را که نابود شود به خدایی نخواهم گرفت . پس چون  شب شد و  ماه تابان را دید باز گفت این خدای من است ، وقتی که آن هم نابود شد گفت : اگر خدای من مرا هدایت نکند همانا که من از گروه گمراهان عالم خواهد بود . پس چون  صبح  خورشید درخشان را دید باز گفت این است خدای من ، این بزرگ تر است ، چون آن نیز نابود شد گفت : ای گروه مشرکان از آنچه شما شریک خدا قرار می دهید بیزارم . من با ایمان خالص روی به سوی خدایی می آورم که آفریننده آسمانها و زمین است و من هرگز با مشرکان موافق نخواهم بود . "
ابراهیم(ع) نادرستی عبادت بتها را توسط قوم خود احساس کرده بود ، چون فکر می کرد که انسان سازنده این بتهاست . بنابراین ساخته دست بشر شایسته پرستش نیست . ابراهیم گفت : آیا شما چیزی را به دست خود می تراشید و آن را پرستش می کنید؟   صافات / ۹۵همین احساس ابراهیم (ع) نسبت به نادرستی عبادت بتها و عدم شایستگی آنها برای خدا شدن ، مشکلی در نفسش برانگیخت که بر او فشار می آورد و بر تفکرش چیره می شد و آن مشکل این بود که  خدای این هستی کیست ؟ همزمان با احساس این مشکل ، ابراهیم (ع) نوعی انگیزه قوی در خود حس کرد که او را برای رسیدن به شناخت آفریدگار هستی ، به تفکر درباره این مشکل وامیدارد . البته در ایجاد این انگیزه ، علاوه بر هدایت و توفیق الهی ، فطرت سالم و روح صاف و زلال ابراهیم(ع) نیز به او کمک کرد  . ابراهیم(ع) سپس به مرحله مشاهده و جمع آوری اطلاعات و مدارک رسید . پدیده های گوناگون هستی در آسمان و زمین را مشاهده کرد تا شاید از طریق آنها به شناخت خداوند برسد و در جریان مشاهده و گردآوری اطلاعات در ذهن خود فرضیه هایی ساخت ، مثلا وقتی که تاریکی شب همه جا را گرفت و او ستاره ای دید که در آسمان می درخشد فرضیه ای ساخت که نتیجه­اش اعتقاد به خدا بودن ستاره بود؛ و هنگامی که ستاره غروب کرد فرضیه مزبور را کنار گذاشت زیرا فرضیه ای غیرمناسب با حل مشکل بود  همچنین این مرحله را برای ماه و خورشید نیز تکرار کرد  . ابراهیم(ع) پس از اینکه همه فرضیه ها را به سبب عدم تناسبشان با حل مشکل کنار گذاشت سرانجام فرضیه ای ساخت که او را به خدا معتقد کرد . او گفت : من به خدای ایمان آوردم که آفریننده آسمانها و زمین است و من هرگز با مشرکان موافق نخواهم بود . بدون شک او قبلا به این فرضیه که سرانجام به آن رسیده فکر کرده و اطلاعات زیادی درباره دیگر پدیده های هستی نیز گردآورده بود و نه تنها چیزی که فرضیه­اش را نقض کند در آنها ندیده بود بلکه بر عکس ، دریافته بود که هر آنچه را مشاهده کرده است ازشگفتیهای آفرینش و خلقت خداست .بنابر این می بینیم که چگونه قرآن مراحل سیر تفکر در حل مشکلات را به طور دقیق و روشن ، توصیف کرده است .





مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: